ببار باران

آه ای باران ببار

ببار

ابر دل من هم خیال باریدن دارد

ابر سیاه و سنگین

تو هم ببار بر دل افسرده من

و بشوی غم هایم را

و دوباره دلم را شاداب کن شکوفا کن

از خوشی ها   از زیبایی ها

آه ای باران ببار

ببار ببار...

 

نظرات 5 + ارسال نظر
اشک ها و لبخندها یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:38 ب.ظ http://www.marysheet.tk

بیا هزاره ی درد مرا تو باور کن

نگاه منتظرم را دوباره پر پر کن

چه ساده و چه صمیمی مرا تو می فهمی

بیا ز بوی حضورت مرا معطر کن

وبلاگ اشک ها و لبخند ها به روز شد از این رو همچون همیشه منتظر حضور مهربان و گرم و پر بار و صمیمی شما هستم

منتظرم و خدانگهدار دوست من

علی یکشنبه 24 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 11:00 ب.ظ http://barakat.blogsky.com/

سلام

یک شب بارونی بسه برای عاشق تر شدن.

گر چه عشق جایگاه واقعی شو از دست داده ! :))

پس اونایی که یه عمر بدون شب بارونی گذروندن چی؟

هیلا دوشنبه 25 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 08:13 ق.ظ

پس رهاورد باران هم شکوفایی است.گر چه همیشه دلگیرمان میکند.

آره اگر چه باران دلتنگمون می کنه ولی من همیشه بعدش یه حس طراوت خاصی دارم یه حس وصف نشدنی.

علی سه‌شنبه 26 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 01:00 ق.ظ

از کی تا حالا بارون شما دوتا رو دلگیر می کنه ؟

بارونو دوست داشتی یه روز
تو خلوت پیاده رو
پرسه ی پاییزی ما
مرداد داغ دست تو ...

احمد یکشنبه 31 اردیبهشت‌ماه سال 1385 ساعت 04:47 ب.ظ http://entezar123.blogsky.com

سلام دوست عزیز
آرزو میکنم آسمون دلتون ابری نیاشه اما بارانی به غم های دلتان ببارد که غمهایتان را بشوید.
موفق باشید.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد